برچسب:, :: 16:37 :: نويسنده : A
دختر پسری عاشق هم بودندو بعداز کلی مشکلات وسختی هاو دوریها بهم رسیدندولی دختر جوان چند روز قبل از عروسی آبله ی سختی گرفت و بستری شد نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالیدبیماری زن شدت گرفت وآبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت وازدرد چشم مینالید . موعد عروسی فرا رسید زن نگران صورت خود بود که آبله آنرا از شکل انداخته بودونگران شوهرشم که کور شده بود. مردم میگفتند:عروس نازیباهمان بهترکه شوهرش هم نابینا باشد. 20 سال بعداز ازدواج این دو تا عاشق باهم زن از دنیا رفت مرد عصایش را کنار گذاشت وچشمانش را گشود.همه تعجب کردند. مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق نکردم"
فقط برای تو عشقم نظرات شما عزیزان:
|